فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره

دختر مهتابی فاطمه گلی

آرایشگری مامان وروزشمار نخودیهابه روایت تصویر

1392/5/12 18:20
2,010 بازدید
اشتراک گذاری

http://meysam3000.persiangig.com/entezar/be05_ya--mahdi.mihanblog.com.png

سلام به جوجوهای ناز وگلمhttp://www.foxqq.com/biaoqing/MiNa/0003.gif

وسلامی پراز عشق به دوستای عزیزم واز اینکه مدتی نبودم ناراحت وعذر می خوام

که با نظرات خوبتون واحوال پرسیهاتون منو شرمنده ومسرور نمودیدhttp://www.foxqq.com/biaoqing/MiNa/0017.gif

 

خوب من رفتم ولی بادست خودم ناآگاهانه نتم رو قطع کردم چون با پیامی که برام

اومده بود ومن فکر کردم شارژنتم تموم شده با کلیک برروی یه دکمه همه چیزو خراب

کردم http://www.foxqq.com/biaoqing/MiNa/0015.gifخوب بعد که معلوم شد تا هنوز فعاله ولی نمیشه استفاده

کرد باید صفرش می کردم که به دردسر افتادم وچندروزی به طول انجامید ونتیجه ش

دلتنگی من واسی همه شما دوستان خوبمhttp://www.foxqq.com/biaoqing/MiNa/0011.gif

ولی بی خیال حالا که اومدیم ...............http://www.foxqq.com/biaoqing/MiNa/0009.gif

خوب نمی دونم از کجا شروع کنم چون کلی اتفاقات افتاد بین منو شمابچه ها ی نازم

که حالا یه مختصری رو می نویسم

اینکه فاطمه خانم شمازدید جلو موهاتو قیچی کردید وبسیار زشت وبی ریخت شدیدhttp://www.foxqq.com/biaoqing/MiNa/0018.gif

منم نامردی نکردم زدم دورتادور موهاتو چیدم وکوتاه کردم مامان یه دستی داره برای

قیچی کردن فکر نکن فقط خیاطی بلدماااااااااا بلکه ارایشگری هم بلدم از آخر

اولمنیشخندhttp://www.foxqq.com/biaoqing/MiNa/0001.gif

ببین با موهای بلند خوشگلتری زدی موهاتو خراب کردی حالا برو پایین خودتو ببین

اینم از موهات ،نگی بد کوتاه ش کردما خیلی اذیت شدم از بس که سرتو

می چرخوندی و ورجه وورجه می کردیhttp://www.foxqq.com/biaoqing/MiNa/0007.gifچون یه کم خسته ت

شده بود ولی جلوت افتضاح ست کلی زشت شدی

قربونت برم وقتی نگات می کنم دلم آتیش می گیره آخه چرا مامان اینقدر بد غذایی

می کنی نگاه شدی پوست واستخون با یه روکش سیاه، یادش به خیر که چقدر تپل

بودیhttp://www.foxqq.com/biaoqing/MiNa/0010.gif

این عکس 9 ماهگیت بود ببین تپل بودیا

 

اینم از خوابت که هزارتا چیز مثل بالشت  دور خودت جمع می کنی آخرش هم از تخت آویزون میشیhttp://www.foxqq.com/biaoqing/MiNa/0004.gif

بیشتر وقتها وقتی یه کارتن هیجان انگیز می زاره همینکه بهش رسیدی سر جات

میخ کوب میشی حالا هرچی صدات می زنیم نمی شنوی تو این حال وهوا بیرون

نمی یای شایدم می شنوی نمی خوای تمرکزتو بهم بزنیhttp://www.foxqq.com/biaoqing/MiNa/0020.gif

وحالا محمدرضا شما هم که موهاتون بلند شده بود وبابایی خیلی وقته در صدد

این بود که موهاتو از ته ماشین کنه ومن نمی ذاشتم یه بار خوب کوتاه کردم خیلیم

خوشگل شدیhttp://www.foxqq.com/biaoqing/MiNa/0002.gif ولی این بار وقتی بردمت تو حمام دیدم موهات

خیلی بلندهستش که تصمیم گرفتم کوتاهشون کنم این بود که جرآت به خود دادم

تو وان البته آب توش کم بود ولت کردم ودویدم واسی قیچی که قیچی آرایشی رو

ندیدم یه قیچی اوردم اونم شاه قیچی ،قیچیه خیاطی بود زدم موهاتو ناکارکردم و

خداخدامی کنم تا آخر ماه رمضان کمی بلند شن که اون جاهای خالی رو بپوشونه


خیلی غصه خوردم 咪娜0005 بابایی هم خدارا شکر چیزی نگفت

اینم از اولین بار، که موهاتو کوتاه کردم

فشنو حال کننیشخند咪娜0001

 مامان پیاده شو با هم بریم مگه یادت رفته بعدش چه بلایی سر موهام آوردیhttp://www.foxqq.com/biaoqing/MiNa/0008.gif

ببین چه بلایی سر موهای خوشگلم درآوردی اصلآ تغییر قیافه دادم咪娜0018

 

حالا زورم بهت نمی رسه باید این بلا رو سرم در بیاری咪娜0016

برید کنار عصبانیم که به  جای این سیب شمارو گاز می گیرم咪娜0020

چه خیال کردید دوتا دندون دارم....... کوچولونیشخندقهقهه

سلام صبح به خیر من پاشدم

سلام به روی ماهت گلم چشم بادمی بهتر بگم چشم ژاپنی مامانhttp://www.foxqq.com/biaoqing/MiNa/0003.gif

خوب من که به جارو برقی مامان معروف شدم الان یه آشغال پیدا کردم میرم که

بخورمشhttp://www.foxqq.com/biaoqing/MiNa/0009.gif

چرا ازم گرفتیش؟咪娜0005

آخ جون لیمو ترش咪娜0002

خوشمزه هستااااااااااااhttp://www.foxqq.com/biaoqing/MiNa/0001.gif

خخخخخخخخخخخخخ مامانم فکر کرده همین که به دهنم زدم می ندازم دور ولی

برعکسhttp://www.foxqq.com/biaoqing/MiNa/0001.gif

اخییییییییی کجارفتhttp://www.foxqq.com/biaoqing/MiNa/0016.gif

آها پیداش کردمhttp://www.foxqq.com/biaoqing/MiNa/0011.gif

الان برش می دارم تا مامانم ازم نگیره

داره میگه بده به من گنگ میشیااااااhttp://www.foxqq.com/biaoqing/MiNa/0013.gif

چه خیال کردی حتی از یه قطره شم نمی گذرمhttp://www.foxqq.com/biaoqing/MiNa/0011.gif

باهات قهرم چرا ازم گرفتیش مامانhttp://www.foxqq.com/biaoqing/MiNa/0015.gif

وای مامان جان بخورمت قربون قهرت برمhttp://www.foxqq.com/biaoqing/MiNa/0017.gif

فدای دست زدنت بشم که همش تو رقص وآوازی همین که میگم محمد رضا

دست دست دست شروع می کنی به دست ردن وخودتو به عقب وجلو می رقصونیhttp://www.foxqq.com/biaoqing/MiNa/0007.gif وقتی می گم نییییییییی نای نی نای نیییییییییی نای نی نای نیییییییییییییییی نای نی نای نای........... همچی خودتو تکون می دی که هرکی

ندونه می گه با خردادیان نسبتی دارهنیشخند

وقتی یه چیز مورد علاقت رو هم داری می خوری هر لقمه ای که تو دهنت می زارم دست

می زنی انگار منو تشویق می کنی که می گی بده بیادخنده

 

یاد گرفتی زبونتو به سقف دهنت می زنی وصدادر میاری که من عاشق این اداتمhttp://www.foxqq.com/biaoqing/MiNa/0017.gif

 

هد هد فارسی که پخش میشه دوتا از سروداشو خیلی دوست دارید هم شما وهم

فاطمه تواون موقع سکوت مطلق حاکم میشه وتو عمق سرود می رید انگار می فهمید

چی میگه  سرودا اینه

یارب خدای من  ،ای مهربان من، نام تو ویادت ،آرام جان من

یکیشم سرود نظافت هست، با نظافت .....

 

 

دو شب پیش که سینا پسر عمه اومده بودن خونمون از بس ورجه ورجه وبازی کردید

ازهم دیگه خسته شدید داشتید نق می زدید که این ریلها که آفت پاهای منه بهتون

دادم گفتم بیا بازی کنید یه توپ کوچلو هم دادم دستتون که تو ریل شوت کنید وسرگرم

باشید ای ولا به خودم حسابی سرگرمتون کرد تازه صدای قهه قهه خندتون تو اتاق پیچیده

بوداین بود که برای مدتی از سرو صدا وشیطنتهاتون نفس راحتی کشیدیم تازه منم کمی توبازیتون سهیم بودم بازی کردیم وخوش گذشتhttp://www.foxqq.com/biaoqing/MiNa/0007.gif

توپ رو قل می دادی واسی سینا ،سینا هم که اون سر ریل نشسته بودواسی شما

وکلی می خندیدیدhttp://www.foxqq.com/biaoqing/MiNa/0009.gif

منم اومدم ولی چکارکنم منو بازی نمی دن میگن هنوز کوچکی بازیمونو بهم می زنی

咪娜0015

منم با فیلی بازی می کنمhttp://www.foxqq.com/biaoqing/MiNa/0012.gif

اینم آخر بازی

من همیشه صبح که از خواب پا میشم اینجوری خندونم ومامانمو صدا می زنم مامانم

میشنوه خودشو بهم می رسونهhttp://www.foxqq.com/biaoqing/MiNa/0011.gif

مامانی:من عاشق این خنده هاتمhttp://www.foxqq.com/biaoqing/MiNa/0017.gif

مامانم بهم می گفت داداشی لبخند لبخند منم شکلک براش در میاروردمhttp://www.foxqq.com/biaoqing/MiNa/0012.gif

می خوام پرواز کنم

دارم دالی بازی می کنم با مامان خانمی咪娜0002

ممنون از مهربونیتون که همراهیمون کردید

خسته شدید مگه نه ؟اینم برای شما咪娜0017

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (22)

حباب
12 مرداد 92 9:45
منم دلم واست تنگ شده بود...ممنون که یادم هستی و همیشه میا ی ناهید جان..نه دست خالی نیستی دلت با ما بوده کافیه مهربونممنون از تبریک تولد خانومی...رمز ؟


سلام عزیزم خوبید منم ممنون عزیزم پست چون کامل نبود رمز دارش کردم تموم که شد برمی دارم آخه وقت نمیشه که تمومش کنم
بووووووووس
آیسان مامان ماهان
12 مرداد 92 10:28
سلام ناهید جونم،ایشالله شمام خوب و خوش باشید بابا ماروشیفته خودتون کردین بعد رفتین ،،،الحمدالله شوهری جون ما اهل تفریح و گردش است اونم از نوع بسسسسسسسسسیار من معمولا فاز نمیدم برا گردش،،حالا خوبه منم فاز نمیدم که وضعمون اینه هاااااااا

گل پسر و ماه دخملمون چطورن،شستی تموم شد فرشها رو..خسته نباشی خدا قوت


سلام آیسان جونم خوبی ممنون شما خوبید که ما شیفته شما شدیم خوشحالم
اینکه عالیه که همسری اهل گشت وگذاره برو خدارو شکر کن
نه بابا چه شستنی چه رفتنی حالا تو آپ جدید همه رو می گم

آیسان مامان ماهان
12 مرداد 92 10:29
ناهید جونم ایشالله پستت کامل بشه قفل رو که باز میکنی آرررررررررررررررررررررررهنیس که من یه نمه زیادی کنجکاوم به قفل و کلیدم از بچگی حساسیت داررررررررررررررررررم

واییییییی خدا نکشت چیزی نیست عزیزم به خدا فقط درهم برهم بود گفتم تموم وتنظیمش کنم بعد برمی دارم فدای شیرین زبونیهات

آیسان مامان ماهان
12 مرداد 92 10:36
یه روز چیه ناهید جون ماهان که هر روز نیم ساعت اول و یه ساعت آخرش که سرویسش از اداره برمیداره و به اداره مییارتش رو سرم خرابه اون روز و یه روزای خاص هم خاصتر آواره که پدر همه رو درمیاره..در مورد کارم هم که پرسیده بودین،کارمند دانشکده پزشکی هستم ایشالله دخمل ،پسملت بزرگ شن بیان دانشکده ما درس بخونن حسابی براشون نمره میدم و پارتی بازی میکنم
فدای ماهان جون آخه نه اینکه خیلی دلش واسی مامانش تنگ میشه دوریشو نمی تونه تحمل کنه ومامانش هم دلش واسی جنب جوشش تنگ میشه خوب دیگه خدااینجوریه که مقدمات وفراهم می کنه
ای ول آبجی چه خوب وجالب کلی آدم حسابید شرمنده ها آدم حسابی بودید ولی الان ..........خوب دیگههههههههه

آیسان مامان ماهان
12 مرداد 92 10:43
والله اولش ماهانی مریض بود اونقدر قربون صدقش رفتم راه به راه گفتم ایشالله درت به جونم دردش اومد به جون من و خودش خدا رو شکر خوب شد..داداشمم خدا رو شکر بهتر هستن ایشالله اگه فیزیوتراپی جواب بده شاید نیاز به عمل دوم نباشه،ممنون ناهید جونم که برات مهم بوده و یادت بود که حال داداشیمو بپرسی ،قربون مرامت میبوسم تو و نازدونه هاتو


خدا را شکر که خوب شدید وهمچنین داداش خوبتون انشالله نیاز به عمل نداشته باشن
عزیزم مگه میشه فراموش کنم وظیفه هست منم می بوسمتون
akshaieshoma
12 مرداد 92 22:45
سلام دوست عزیز اگه مایلید می تونید آدرس عکس تونو به مابدید ومادروبلاگ مون نشون بدیم


سلام ممنون اما آدرسی نذاشتید که بیایم پیشتون
مامان ارمیا تپلی
13 مرداد 92 6:13
سلام عزیزم ارمیا جون تو مسابقه نی نی شکمو شرکت کرده و به رای شما نیز داره خواهش میکنم کد 538 رو به 20008080200 اس ام اس کنیدفقط تا عید فطز وقت داره از لطفتون ممنونم


سلام عزیزم چشم حتمآانشالله که برنده شه
مامان گلی
13 مرداد 92 10:10
سلام مامانی مهربون
امان از دست تو دختر.عاشق نوشته هاتم
پس یه پا آرایشگری برای خودت
موهای بچه رو چیکار کردی تو
مال فاطمه جونی خوبه ولی جلوش خیلی کوتاه شد.محمد رضا جونی با اون موهای ناز فشنش رو چرا کوتاه کردی
خیلی خوشکل بود موهاش.
وای بازی با اون لیموترش چه ناز بود.خصوصا قایم کردنش
الهی بگردم این ناز پسری چقدر خندونه.ایشالاه لباش همیشه پر خنده باشه


سلام خوبید
مامان گلی این کارها همش به خاطر پس لرزه هایی بود که داشتم
مال محمد رضا که از ترس اینکه مبادا باباش ماشینش کنه این بلا رو سرش آوردم موهای فاطمه هم که جلوشو خودش چید وخراب کرد من می خواستم خیر سرم درست کنم به این زوزگاری که می بیمید گرفتار شدیم
مرسی از محبتتون
آیسان مامان ماهان
15 مرداد 92 11:45
نمی دونم چرا دختر بچه ها همشون حداقل یه بار موی خودشونو کوتاه کردن منم بچگیام همش این کارو میکردم،،ناهید جون بی انصاف نباش فاطمه جونم با موی بلند و موی کوتاه دو مدلشم نازه...فقط یه ذره خوش خوراکم بشه که دیگه بیسته بیسته



سلام آیسان جون خوبید؟ممنون ایییییییییییییییییی جونم دلمو خوش کردی چشمات ناز میبینه عزیزموای از دست کم خور اکیش
آیسان مامان ماهان
15 مرداد 92 12:09
ناهید جونم آرایشگریت بد نیستا

کم نهبازم انرژی مثبت آیسان جون چه خوب دوستی دارم من ،می بوسمت[

آیسان مامان ماهان
15 مرداد 92 12:11
ای جون دلم این لیمو کجا قایم شده
آیسان مامان ماهان
15 مرداد 92 12:13
ناهید جونم بیاد بچگیهات با بچه ها بازی میکنی جر نزنی


اره بعضی وقتها آدم دلش می خواد بچه بشه ویه کم به اون دوران برگرده اونوقته که خود بچه میشهباحاها نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دل آرام
15 مرداد 92 20:08
سلام توليد كننده انواع اسباب بازي و عروسك هستم در صورت امكان از سايت شيطوني ديدن كنيد موفق و سربلند باشيد
خاله نرگس
16 مرداد 92 0:40
وای عالی بود کلییییییییییی کیف کردم از عکسا و توضیحاتشون. موهاشون خوب شده ناهید جونم. خیلی خوب زدی.

وای من به قربون جفتتون برم. چقده این ریل ها جالب بود.


سلام نرگس جون خوبی ؟ممنون گلم چه خوب که پیامتونو دیدم دلم براتون تنگ شده بود خوش اومدید وای خدایا شکرت به خاطر این همه دوستان خوب وگل

دل آرام
16 مرداد 92 18:06
سلام توليد كننده انواع عروسك و اسباب بازي هستم در صورت امكان از سايت من ديدن كنيد موفق و سربلند باشيد
آیسان مامان ماهان
17 مرداد 92 10:58
کم کم غروب ماه خدا دیده می شود

صد حیف ازین بساط که برچیده می شود

در این بهار رحمت و غفران و مغفرت

خوشبخت آنکسی ست که بخشیده می شود

پیشاپیش عید تان مبارک،،التماس دعا


سلام عزیزم عید شما هم مبارک انشالله شما هم مورد لطف وعفو خداوند قرار گرفته باشید

مریم--------❤
17 مرداد 92 16:58
دوست گلم عیدتــــــــــــون پیشاپیش مبارک


سلام مریم جون عید شماهم مبارک چه حلال زاده توفکرت بودم می خواستم بیام پیشت
مریم--------❤
17 مرداد 92 17:02
نیلوفر هم چن وقت پیش موهای جلوشو به دست قیچی داغون کرده بود
بعد به من مراحل قیچی زدن و هم توضیح میداد
عکس 9 ماهگی خیلی ناز بود


وای از دست این دخترها که واقعآ چش سفیدن فدای نیلوفر با اون بامزه گیهاش
مرسی مریم جون
مریم--------❤
17 مرداد 92 17:05
به به محمدرضا رقاص هم که شدهدر سن 9-8 ماهگی کمی زود نیست؟


نه خاله مریم حالا کجاشو دیدآواز هم خوب سر می ده با زبونش هم درینگ درینگ می زنه
مریم--------❤
17 مرداد 92 17:11
پس ماجراهایی دارین شما با هم
از رو وبلاگ باید یه کتاب بنویسن ماجراهای ناهید و فرزندان


مامان امیر مهدی (سوده)
17 مرداد 92 23:56
سلام عزیزم خوبی؟ناهید جون این سن بی اشتهایی بچه هاست دارن قد میکشن بدو بدو شون زیاده سوخت و ساز تو بدنشون زیاده و بد غذا هستن امیر مهدی که سر دسته بدغذاها و بی اشتهاها و لاغرهاست پس نگران چی هستی؟؟؟؟


سلام عزیزم چه عجب دلم حسابی براتون تنگ شده بود خودم هم می خواستم بیام پیشتون
ژاله
21 مرداد 92 16:09
سلامـــــ نی نی کوچلوهاتون خیلی خوشگل هستنمن خواهر زاده ی مریم جون هستم عیــــدتــــون هــــــــم مبارک بهتون درخواستدوستی هم دادم ممنون میشم قبول کنین