فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 14 سال و 3 ماه و 6 روز سن داره

دختر مهتابی فاطمه گلی

کارهایی که گلی تو6تا7ماهگی انجام می داد

1391/5/2 19:07
1,340 بازدید
اشتراک گذاری

1185471993-33.gif

یکی دیگه از خاطرات فاطمه که تودفترخاطراتم یاداشت کردم وطبق قولی

که به خودم وگلی کوچولوی خودم دادم باید همه روتووبلاگش ثبت کنم و

حالا دنباله خاطرات شش ماهگیش

سلام به خانم کوچولوی مهربونم

گلی جون توروز به روز بزرگترونازتر،عزیزتروخوشگل تر می شی وروز به روز

که بگذره یه چیز جدید یاد می گیری

قبل ازظهر روزسه شنبه 89/4/29 دختر خاله زهره که بیست وهشتم پابه

این دنیا گذاشت وزمینی شد از بیمارستان به خونه اومد یادم نره اسمشو

صالحه گذاشتن من خیلی دلم می خواست قبلش همراه با شما دختر نازم

می رفتم وبه هنگام آمدنش اونجا بودم ولی آخه عصرهم بابات می خواست

بیادترجیع دادم خونه باشم تاعصرهمراه با هم سه تایی به دیدنش بریم

روزی که بابات اومد روز قبلش اولین دندونت رویش کرد وکلی بهمون حال

دادی وذوق زدمون کردی کمی هم می نشستی بابایی که اومد خوب می نشستی.............


فاطمه گلی تو کارگاه خیاطی مامانی

فامه گلی تواتاق خیاطی مامان

داری به چه فکرمی کنی گلی خانم؟

قربون خنده هات برم

شروع کردی به حرف زدن

اولین حرفت بابا بابا گفتن بود ،چندروز که گذشت چهاردست وپاراه

می رفتی

وقتی ماکارهای تازه تو می دیدیم از خوشحالی دلمون

می خواست دادبزنیم تا همه خبردار شن بابات خیلی حوصله داشت

وباهات حرف می زد دومین حرفی که به زبون آوردی می گفتی

بوووووووووه_بووووووووووه این کلمه رو با ذوق می کشیدی

22روزی که بابات اینجابود یه دندون دیگتو هم درآوردی وقتی می خواست

مرواریدات از لثه خوشگلت بیرون بزنن خیلی ناآرومی می کردی مخصوصآ

شبها بعضی وقتها اونقدر گریه می کردی که من تمام لباساتواز تنت بیرون

می آوردم که نکنه حشره ای یا چیز دیگه ای تو لباسته 

خوب بعداز اینکه

مرخصی بابا تموم شد رفت سر کار اون موقع شروع کردی به دست زدن،

مکعبهای بازیتو  تودستت می گیری وبه هم می زنی با دهان وچشم ابروت

شکلک در میاری نمی دونی چقدر بامزه میشی حالا شدی دیوارو می گیری

وبلندمی شی هرجا که می رفتم دنبالم میای

عاشق راه پله وآشپزخونه هستی دوچیز خطرناک مجبور شدم چندتا

بالشت گذاشتم روراه پله تانتونی بالا بری چون از عاقبتش می ترسم

این کارهاروازسن شش ماهگی تا هفت ماهگی انجام می دادی گلابم


 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان ساینا
2 مرداد 91 20:31
ای خاله به قربونت بره. چقدر شما شیرین بودی و هستی. معلومه دختر خوبی هستی. ماهی ماه.
مامان ساینا
3 مرداد 91 12:49
بروخصوصی گلم
مامان ساینا
3 مرداد 91 14:22
خصوصی داری
مامان مارال فرفری
5 مرداد 91 1:15
اخی ناناز خاله خیلی ماهی به خدا خوشحال میشم به ما هم سر بزنی
مامان پریماه
5 مرداد 91 12:19
سلام مامان فاطمه گلی خوبید شما ؟ ماشاالله چه دختر نازی دارین مرسی که بهم سر زدید .


سلام مامان پریما گلی خوبید عزیزم ممنون گلم چرا ادرس وبتونو نذاشتید؟

مریم
9 مرداد 91 9:19
سلااااااااااااااااااااام خوبی مامانی خیلی دلم براتون تنگیده بیاببخشید اگر که نگرانتئن کردم شرمنذه ام بخدا....کلی اتفاقا افتاده بودنتونستم اصلا بیام الانم کافیشاپم البته بوشهرمخو خوبی؟ دخملی و ببوس
خاله ی مهربون
23 مهر 91 11:38
درود بر شما
خدا برای تان حفظش کند.عزیزم خیلی نازه.براش اسپند دود کنید

ممنون قربونتون برم لطف داريد شما