ورود به ماه نهم مبارکه گل پسملم
سلاممممممممممممممممممممم
خوبییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییید؟
مامانای خوب و دوستان خوبم این روزها محتاجم به دعاتونم چون واقعا خیلی خسته شدم
احساس سنگینی تمام وجودمو گرفته که به زور کارامو می کنم وای سخت تراز همه دستشویی
بردن فاطمه وقتی می خوام خم شم یا حمومش بدم می خوام بترکم
وای موقع مسواک زدنش ادا وا طفار زیاد داره که خسته میشم از بس سرپا وایمیسم
شبا یا خوابم نمی بره یا تو خواب ناله می کتم رو دست چپ نمی تونم بخوابم همش رو دست
راست می خوابم بالشت حاملگی را موفع خواب یه لحظه نمی تونم از خودم دور کنم اگه نباشه
بدنم خواب می ره ومور مور می کنه
امروز هشت ماهگی تموم میشه فردا اگه خدا بخواد وارد ماه نهم میشم وبه زودی شمارش
معکوس شروع میشه وهی که نزدیکتر میشه دلشوره های من بیشتر میشه اخه یه بار تجربش
کردم بیشتر از بارداری اولم می ترسم خدای مهربون کمک همه مامانا کن کمک منم کن
این روزهایی که همسری عزیزم اومده بود مرخصی گفته بودم که چه اتفاقاتی برامون افتاده ولی
می دونم همش مصلحت الاهیه اخه موقع دنیا اومدن نی نیمون بابایی شیفت کاریشه منم که
خیلی نگرانم که نیست با این ماموریتها ومرخصی پزشکی داره کم کم مرخصی به زمان
زایمان من نزدیک میشه پاهای بابایی خیلی درد می کنه هرچی فیزیوتراپی رفته فایده نداشت
اخه استراحت هم نداشت حالا دکترشو عوض کرده حالا رفته ببینه اگه شد دوباره یه استراحت
پزشکی دیگه بگیره که اگه شد عالی میشه بیشتر تو فکر اینه که موقع دنیا اومدن نخودچی
ما اینجا باشه
یه خبر بد
یکی از دوستام که تازه رفته بود تو ماه هشتم مشکلات دوران بارداری زیادی داشت فشار
وحتی عادت ماهانه هم داشت احساس مسکنه دو روزی بچه اش تکون نمی خوره سنو که
انجام می ده می بینن اب دور بچه کم شده زود سزریان میشه اخه تو این دوروز اکسیزن به
بدن ومغزش نرسیده بود سه روزی تو دستگاه بود ولی امید مامانشو نا امید میکنه ومیره پیش خدا
خدابه مامانش صبر بده