فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 14 سال و 4 ماه و 26 روز سن داره

دختر مهتابی فاطمه گلی

مسافرت پرازدلهره

سلامی دوباره به شکوفه عزیزم فاطمه گلی بعداز اتمام آزمایشات وسوگرافی خیالمان از بابت همه چیز راحت شدهم از اینکه سالمی هم اینکه دخترشدی آخه قرار بود ما جمعه همین هفته با خانواده مامانم وداداشام ودایی و پسرخاله عباس به مسافرت بریم یه چندروزی روبه خاطر ماعقب انداختند خاله زهره که خیلی حساس بود می گفت نرومسافرت برات خطرداره من خودم هم دلهره زیادی داشتم ولی من دلم می خواست برم چون آمادگی خودمو اعلام کرده بودم وتازه چون داداش عیسی هنوز ماشین نداشت قرار بود با ماشین ما میومدند اگه مانمی رفتیم برنامه سفر خراب می شد  بنابراین توکل کردیم وبعداز اجازه گرفتن ازدکترم جمعه دوم مرداد 88حرکت...
19 ارديبهشت 1391

ورود به ماه هشتم

کوچولوی نازم بمیرم که روز به روز جات تنگتر میشه آخه توماهی هستی که بیشترین رشدت شروع شده داری بزرگ میشی منم که طبق معمول حالم مساعدنیست دست راستم خیلی درد می کنه ولی دارم به خاطرت تحمل می کنم شمادخترگلم که به دنیااومدی می دونم که تمام دردهام هم ازبین میرن گلی جون امروز 2شنبه هست وتو8 ماه رفتی یعنی 11روزه که وارد 8ماه شدی که خطرناکترین ماهه   19روز دیگه و ارد ماه نهم میشی ومن اون وقته که خیالم راحت می شه وروزشماریها وشمارش معکوس برای به دنیااومدنت شروع میشه عزیزم این روزها همه از من می پرسن که بچه پس کی دنیا میادانگاراونااز خودم عجولترن همه دوست دارن بدونن شما چه شکلی...
19 ارديبهشت 1391

ورودت به ماه هفتم روتبریک میگم

    سلام به نی نی گلم وعزیز مامانی فاطمه گلی   می دونی مامانی امروز 2روزی میشه که واردماه هفتم شدی درست روز عیدفطر شش ماهت تموم شد بهت تبریک میگم که با تلاشت گامهای  ورود به این دنیا را طی می کنی مامانی زیاد حالش خوب نیست به خاطر همین دیر دیر می نو یسم آخه بدنم زیاد ورم کردم دستم درد می کنه شبها ازدرد دستم نمی تونم بخوابم  حتی ماساژورهم نمی تونه آرومش کنه ولی به وجود توکه فکرمی کنم تحمل برایم ممکن میشه عزیز خوشگلم دوستت دارم ودرهمه لحظات با توآم حس قشنگ باتوبودن وتکان خوردن ولگد زدنت به شکم من برایم قشنگترین لحظات است توبااین حرکا...
19 ارديبهشت 1391