دورون دورون
سلام به پرنسسم وشاهزاده
وسلامی گرم به دوستای جون جونیم خوبید که انشالله؟
خوب ما همچنان صبح که بلند میشیم خواب آلود خواب آلود اول میایم نت ای بابا
بعد این همه خواب
مدتیه حس خیاطی رو هم نداشته بیدم چرا؟چون خیاطی باید آدم ریلکس وبا
اعصاب راحت واینکه صدای بچه ای رو نشنو ه که یا جیغ میکشن
یا مامان مامان می کنن ویا اینو می خوان اونو می خوان وصدالبته که
جیش میش فاطمه وگل پسملی مرتب به راهه وما هم بدو که یه وقت نزنن
همه جارو به گند بکشن باور کنیدهمین الانشم کلی از فرشهارو زده فاطمه نجس کرده
همه روجمع کردیم وتو صف قالی شوییه یاد روزهایی که چه زندگیه مرتبی داشتم
وقتی از بیرون میومدم تو لذت میبردم ولی این حس زیاد طولی نکشید وبیشتر اوقات
همه چیز تو هواست به امید اینکه یه روز دیگه همه چیزو سر جای خود با
نظم ببینم
تو خونه مثل سربازهای نیروهای مصلح همیشه باید رژه برم اونم از نوع تندش
گاهی وقتها هم یا می خورم به چیزی ناکار میشم ویا پا پشت پا می خورم زمین خلاصش که همچنان خونه ما بدو بدو ودورون دورونه اینکه گفتم اول میام نت
که این موش موشیها خوابن ومن با خیال راحت بشینم ویه استفاده ای بکنم وهی
مجبورنشم با دستپاچگی بلند شم واین سیستم که تنهاسرگرمیه منه بزنم ناکارش کنم البته تو ماه مبارک این برنامه منه بعدش که دیگه اول باید رفت سراغ تدارک
برانهاروبعد هم بچه داری خانه داری ونت آخر شب که اونم با نق نق
همسری روبه رو میشیم که زود بخواب زود بیدارشو نمازت دیر نشه واینکه
همیشه دلم تو بیم وتکونه
از محمد آقای گل بگم قرررررررررررررررررربونت برم که صدای دددددددد گفتنت
دلمو آب می کنه باهات که حرف می زنم باهام بازبون خودت حرف می زنی
عاااااااااااااشق اون نگاتم که ذل می زنی تو چشمام می گی ها ها ها ومی خندی قررررررررررررررربون دندوای صدفیت بشم که تازه یاد گرفتی منو گاز بگیری که مجبور بشم می می رو بر شماحرام کنم پس نکن گلم نکن همچین
که روزیت می پرهااااااااا دست من می مکی که کبود میشه
هر کی نفهمه میگه کی این بلا رو سرت درآورده بعضیها نمی فهمن که شمای
شیطون انو به سرم آوردید مجبورم قایم کنم خوب دیگه روز چندبار سرت
می خوره زمین فدات بشم تاکنارتم این اتفاق هرگز نمی افته ولی
یه قدم دورتر که بشم یا خودت میگیری زمین یا از جانب آبجی خانم که هنوز بلد نیست
چه جور باهات بازی کنه میگم مامان درست باهاش بازی کن میگه
مامان چه جوری ؟می خوام که بلندبلند برام بخنده ببین آبجی
خانمت هم عاشق اون خنده هاته
راستی گلاب به روی همه اونایی که دارن این قسمتو می خونن محمدم شما چهارروزی
بود که شمخ مبارکت کارنکرده بودوکلی اذیت شدی ومامانو
کلللللللللللللللی نگران کردی می خواستم ببرم دکتر که پناه به دوستان
عزیزم آوردم که بهار جون مامان برسام مهربون را ه حلشو به من گفت
وصبح اول وقت دوتا زردآلو نوش جان کردیدو2ساعت بعد کارو تموم
کردید وخودت سبک وخیال مامانو هم راحت کردید کلی خوشحال شدم
فاطمه گلی شما هم همچنان بد غذایی می کنید ولی یه دیروزی یه کم بیشتر از
همیشه غذا میل کردید ومن امیدوار کردید قراره یکی از دوستان گلم نرگس
خانم مامان ساینای گل وبلبل یه برنامه غذایی برات تنظیم کنه ولی من هنوز
وقت نکردم لیست چیزهایی که دوست داری ونداری در اختیارش بذارم از همینجا از
ایشون ممنونم وتشکر می کنم
بابایی هم کمی حالش خوب نیست ماه مبارک یه کم معده شو عصبی کرده رو
معده ش اثر سوء گذاشته وهمچنان درگیره سحر که بلندشدیم پکر بود
با غذا بازی می کرد مرغ بریانو که اینقدر دوست داشت نمی خورد میوه
اصلآ،تازه خرما که جزء برنامه اصلیه غذاییش بودنگاه هم بهش نکرد تنها ماست با پلو
وکمی سیب زمینی گفتم خدایا چی شده تواین مواقع من چیزی ازش سوآل
نمی کنم ولی وقتی پاشد رفت همش فکر می کردم ای خدااین شوی مادیشب دیر
موقع اومده وحالا این شکلیه چی شده گفتم احمدجون چی شده در
حالی که بی ریخت وسرشو بین دودستش گرفته بود گفت خسته ام روش نشد
بگه اس ه ا ل دارم بیچاره بابایی دلم براش سوخت چقدر من به خودم گرفته
بودم
فعلآ عکس هم تعطیله موبایلم که باطریش نقص پیدا کرده باید عوض شه ودوربین
دایی هم که فرمت شده تمام عکسها حذف شده تازمان ریکاوریش از عکس گرفتن
معذوریم وعکسی نداریم که بذاریم
فک کنم یه چندروزی نت تعطیل باشه یعنی بنده نمی تونم بیام نت امروز
قطع میشه وباید چندروزی سروسامانی به خونه وکاشانه بدم پس وصل نمیشه که
مجبورنشم بیام وکمی به کارام برسم بیشتر کار خیاطی مونده باید انجام
بدم پس دلم کلی برادوستان عزیزم تنگ میشه سعی می کنم زود بیام